به بیضه میگن کارت چیه ؟
میگه : با اخوی دکل راست میکنیم
۱۳۸۹ شهریور ۶, شنبه
۱۳۸۹ شهریور ۱, دوشنبه
۱۳۸۹ مرداد ۳۱, یکشنبه
يارو لره يك مغازه شيك دو نبش داشته،
تو ويترينش هم سر تا سر
ساعتاي تر-تميز چيده بوده.
باري يك بندة خدا مياد تو
ميگه: ببخشيد، اين بندِ ساعت درست کن
لره ميگه: ما ساعت تعمير نميكنُم.
يارو ميگه: شرمنده،
پس بي‌زحمت اون ساعت
بند طلايي رديف دوم رو بيارين،
من يك نگاه بكنم.
لره ميگه: ما ساعت نميفروشم!
يارو كف ميكنه، ميگه: جسارته،
ولي پس شما اينجا چيكار ميكنيد؟
لره ميگه: ما اينجا ختنه ميكنيم
ياره ميپرسه: پس چرا تو ويترين ساعت چيدين؟!
لره شاكي ميگه: پس كــيــر ميچيديم
به رشتیه میگن:
شما تا حالا تو صف كسی رو هول دادین؟
میگه: نه، ولی یه بار هول شدم تو صف دادم
رشتیه با رفیقش صحبت میكرده،
میگه بابا این تهرانیا عجب آدمای خوبین
رفیقش میگه چطور مَگه؟
میگه: میری اونجا،
تو ترمینال میان دنبالت،
میبرنت رستوران ازت پذیرایی میكنن،
بعد می برنت بهترین هتل برات اتاق می گیرن،
هرجا میری همرات هستند،
هواتو دارند و...
رفیقش میگه: نه بابا! راست میگی؟
رشتیه میگه: والله من خودم كه نرفتم
ولی خانم رفته بود تعریف میكرد
*
به ترکه ميگن سختترين کار دنياچيه ؟
ميگه پرکردن نمکدون، بهش ميگن چرا؟
ميگه آخه سوراخهاش خيلي ريزن
*
به ترکه میگن تو که روزه نمی گیری
،چرا سحری می خوری؟
می گه نماز که نخونم
، روزه که نگیرم
. سحری هم نخورم؟
بابا مگه من کافرم
*
ترکه رفته بوده تماشای مسابقه دو و میدانی
، وسط مسابقه از بغلیش میپرسه
: ببخشید، اینا واسه چی دارن میدون؟
! یارو میگه: برای اینکه به نفر اول جایزه میدن
. ترکه یوخده فکر میکنه
، میپرسه: پس بقیشون واسه چی دارن میدون؟
یه روز ترکه میره عروسی
تو عروسی برف شادی میزنن
ترکه سرما میخوره
ترکه داشته برای دوستانش تعریف میكرده:
“رفته بودم جنگل، كه ناگهان یه خرس
بزرگ دنبالم گذاشت
، من هی می دویدم، خرسه هم هی پشت سر
من می دوید و لیز می خورد
من هی می‌دویدم، خرسه هم هی پشت سر
من می‌دوید و لیز می‌خورد
دوستاش میگن: “حالا خوبه
تا اینجا رسیدی خودت رو خراب نكردی
ترکه میگه: “پس فكر كردید
برای چی خرسه لیز می‌خورد
*
یه ترکه داشت با یه خره شطرنج بازی میکرد
یکی دیگه رد میشه میگه عجب خر باهوشی
ترکه میگه زیاد هم باهوش نیست
یک یک مساوی هستیم
*
قزوینیه بعد از نمازجماعت به بقیه میگه:
بغل دستی: قبول باشه،
جلویی: حال دادی،
پشت سری: حالتو میگیرم
*
به ترکه میگن پسرت رکورد شکونده
میگه گه خورده
من که پولش رو نمیدم
هواپيما تو قبرستون تبريز سقوط ميكنه
فردا راديو تبريز ميگه:
شب گذشته يك فروند هواپيماي توپولوف
در حومة شهر تبريز سقوط كرده
و تا اين لحظه 34513 جسد كشف شده
عمليات براي يافتن
اجساد بقيه قربانيان همچنان ادامه دارد
هواپيما تو قبرستون تبريز سقوط ميكنه،
فردا راديو تبريز ميگه:
شب گذشته يك فروند هواپيماي توپولوف
در حومة شهر تبريز سقوط كرده
و تا اين لحظه 34513 جسد كشف شده
عمليات براي يافتن اجساد بقيه
قربانيان همچنان ادامه دارد
ترکه گوشش درد می کرده میره میکشدش
چند روز بعد رفیقش میبنتش
میگه دیونه چرا گوشتو کشیدی؟
من دندونم درد میکرد پرش کردم
تو هم مثل من پرش می کردی
+ نوشته شده در شنبه سی ام مرداد 1389ساعت 14:26 توسط هالو | آرشیو نظرات
یه ترکه قبر کن بوده
یه روز داشته یه مرده رو خاک می کرده
که یهو مرده زنده میشه
و همه فرار می کنن
.بعد ترکه با بیل می زنه
تو سر طرف و یارو می میره!
ترکه داد می زنه: نترسید من کشتمش
: 218
ترکه با جوراب لنگه به لنگه
از خونه میاد بیرون.
عباسعلی بهش می رسه می گه
غلامعلی این جورابات چرا اینجوری
لنگه به لنگه است
می گه نمی دونم والله
یه جفت عین همین جورابها
رو هم توی خونه دارم
219
ترکهمیره استخر،
110به جرم شاشیدن تو اب
بازداشتش میکنه.
ترکه داد و بیداد می کنه
که: خوب بابا همه تو آب می شاشند
یارو میگه: آره، ولی نه از رو دایو
220
از ترکه میپرسن شیشه
چه جوری ساخته میشه
میگه به پشم شیشه واجبی میزنن
221
ترکه زن میگیره،
شب اول تو حجله تا میان مشغول شن
یهو عروس سکته میکنه میمیره
ترکه خیلی ناراحت میشه،
میگه: بابا اینکه نشد، اینهمه خرج کردیم
و حالا یک دور هم حال نکنیم میکنیم،
به ملت میگیم بعد از کار مرد!
خلاصه مشغول میشه،
همچین که نوک کیر فرو میره
یهو زنه شوکه میشه
و بلند میشه میشینه.
ترکه میزنه تو سرش
شروع میکنه بلند بلند گریه کردن
عروسه میگه: بابا من زنده شدم
باید خوشحال باشی، چرا گریه میکنی
ترکه وسط همون گریه زاریش،
میگه: بابام!
عروسه میگه: بابات چی
باز ترکه میکوبه تو سرش، میگه: بــــابـــام
عروسه میگه: خوب بابات چی
ترکه میگه: اگه میدونستم نمیگذاشتم بمیره
222
ترکه یه ماشین انگلیسی
سفارش میده براش میفرستند.
(ماشینهای انگلیسی فرمانش
سمت راست است)
بهش میگن: ماشینت چطوریه ، خوبه؟
ترکه میگه: آره بابا خیلی ردیفه
میرم تو خیابانها ملت همه کف میکنند
فقط یه مشکل داره
و اون هم اینکه هر دفعه میخوام تف کنم
نمیدونم چرا میافته تو صورت خانومم.
223
از ترکه میپرسن:
از چه فصلی خوشت میاد
میگه: از فصل جفت گیری
نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم مرداد 1389 ساعت 17:50 شماره پست: 19
217
یه ترکه قبر کن بوده
یه روز داشته یه مرده رو خاک می کرده
که یهو مرده زنده میشه
و همه فرار می کنن
.بعد ترکه با بیل می زنه
تو سر طرف و یارو می میره!
ترکه داد می زنه: نترسید من کشتمش
: 218
ترکه با جوراب لنگه به لنگه
از خونه میاد بیرون.
عباسعلی بهش می رسه می گه
غلامعلی این جورابات چرا اینجوری
لنگه به لنگه است
می گه نمی دونم والله
یه جفت عین همین جورابها
رو هم توی خونه دارم
219
ترکهمیره استخر،
110به جرم شاشیدن تو اب
بازداشتش میکنه.
ترکه داد و بیداد می کنه
که: خوب بابا همه تو آب می شاشند
یارو میگه: آره، ولی نه از رو دایو
220
از ترکه میپرسن شیشه
چه جوری ساخته میشه
میگه به پشم شیشه واجبی میزنن
221
ترکه زن میگیره،
شب اول تو حجله تا میان مشغول شن
یهو عروس سکته میکنه میمیره
ترکه خیلی ناراحت میشه،
میگه: بابا اینکه نشد، اینهمه خرج کردیم
و حالا یک دور هم حال نکنیم میکنیم،
به ملت میگیم بعد از کار مرد!
خلاصه مشغول میشه،
همچین که نوک کیر فرو میره
یهو زنه شوکه میشه
و بلند میشه میشینه.
ترکه میزنه تو سرش
شروع میکنه بلند بلند گریه کردن
عروسه میگه: بابا من زنده شدم
باید خوشحال باشی، چرا گریه میکنی
ترکه وسط همون گریه زاریش،
میگه: بابام!
عروسه میگه: بابات چی
باز ترکه میکوبه تو سرش، میگه: بــــابـــام
عروسه میگه: خوب بابات چی
ترکه میگه: اگه میدونستم نمیگذاشتم بمیره
222
ترکه یه ماشین انگلیسی
سفارش میده براش میفرستند.
(ماشینهای انگلیسی فرمانش
سمت راست است)
بهش میگن: ماشینت چطوریه ، خوبه؟
ترکه میگه: آره بابا خیلی ردیفه
میرم تو خیابانها ملت همه کف میکنند
فقط یه مشکل داره
و اون هم اینکه هر دفعه میخوام تف کنم
نمیدونم چرا میافته تو صورت خانومم.
223
از ترکه میپرسن:
از چه فصلی خوشت میاد
میگه: از فصل جفت گیری
+ نوشته شده در شنبه سی ام مرداد 1389ساعت 14:26 توسط هالو | آرشیو نظرات
یه ترکه قبر کن بوده
یه روز داشته یه مرده رو خاک می کرده
که یهو مرده زنده میشه
و همه فرار می کنن
.بعد ترکه با بیل می زنه
تو سر طرف و یارو می میره!
ترکه داد می زنه: نترسید من کشتمش
: 218
ترکه با جوراب لنگه به لنگه
از خونه میاد بیرون.
عباسعلی بهش می رسه می گه
غلامعلی این جورابات چرا اینجوری
لنگه به لنگه است
می گه نمی دونم والله
یه جفت عین همین جورابها
رو هم توی خونه دارم
219
ترکهمیره استخر،
110به جرم شاشیدن تو اب
بازداشتش میکنه.
ترکه داد و بیداد می کنه
که: خوب بابا همه تو آب می شاشند
یارو میگه: آره، ولی نه از رو دایو
220
از ترکه میپرسن شیشه
چه جوری ساخته میشه
میگه به پشم شیشه واجبی میزنن
221
ترکه زن میگیره،
شب اول تو حجله تا میان مشغول شن
یهو عروس سکته میکنه میمیره
ترکه خیلی ناراحت میشه،
میگه: بابا اینکه نشد، اینهمه خرج کردیم
و حالا یک دور هم حال نکنیم میکنیم،
به ملت میگیم بعد از کار مرد!
خلاصه مشغول میشه،
همچین که نوک کیر فرو میره
یهو زنه شوکه میشه
و بلند میشه میشینه.
ترکه میزنه تو سرش
شروع میکنه بلند بلند گریه کردن
عروسه میگه: بابا من زنده شدم
باید خوشحال باشی، چرا گریه میکنی
ترکه وسط همون گریه زاریش،
میگه: بابام!
عروسه میگه: بابات چی
باز ترکه میکوبه تو سرش، میگه: بــــابـــام
عروسه میگه: خوب بابات چی
ترکه میگه: اگه میدونستم نمیگذاشتم بمیره
222
ترکه یه ماشین انگلیسی
سفارش میده براش میفرستند.
(ماشینهای انگلیسی فرمانش
سمت راست است)
بهش میگن: ماشینت چطوریه ، خوبه؟
ترکه میگه: آره بابا خیلی ردیفه
میرم تو خیابانها ملت همه کف میکنند
فقط یه مشکل داره
و اون هم اینکه هر دفعه میخوام تف کنم
نمیدونم چرا میافته تو صورت خانومم.
223
از ترکه میپرسن:
از چه فصلی خوشت میاد
میگه: از فصل جفت گیری
217
یه ترکه قبر کن بوده
یه روز داشته یه مرده رو خاک می کرده
که یهو مرده زنده میشه
و همه فرار می کنن
.بعد ترکه با بیل می زنه
تو سر طرف و یارو می میره!
ترکه داد می زنه: نترسید من کشتمش
: 218
ترکه با جوراب لنگه به لنگه
از خونه میاد بیرون.
عباسعلی بهش می رسه می گه
غلامعلی این جورابات چرا اینجوری
لنگه به لنگه است
می گه نمی دونم والله
یه جفت عین همین جورابها
رو هم توی خونه دارم
219
ترکهمیره استخر،
110به جرم شاشیدن تو اب
بازداشتش میکنه.
ترکه داد و بیداد می کنه
که: خوب بابا همه تو آب می شاشند
یارو میگه: آره، ولی نه از رو دایو
220
از ترکه میپرسن شیشه
چه جوری ساخته میشه
میگه به پشم شیشه واجبی میزنن
221
ترکه زن میگیره،
شب اول تو حجله تا میان مشغول شن
یهو عروس سکته میکنه میمیره
ترکه خیلی ناراحت میشه،
میگه: بابا اینکه نشد، اینهمه خرج کردیم
و حالا یک دور هم حال نکنیم میکنیم،
به ملت میگیم بعد از کار مرد!
خلاصه مشغول میشه،
همچین که نوک کیر فرو میره
یهو زنه شوکه میشه
و بلند میشه میشینه.
ترکه میزنه تو سرش
شروع میکنه بلند بلند گریه کردن
عروسه میگه: بابا من زنده شدم
باید خوشحال باشی، چرا گریه میکنی
ترکه وسط همون گریه زاریش،
میگه: بابام!
عروسه میگه: بابات چی
باز ترکه میکوبه تو سرش، میگه: بــــابـــام
عروسه میگه: خوب بابات چی
ترکه میگه: اگه میدونستم نمیگذاشتم بمیره
222
ترکه یه ماشین انگلیسی
سفارش میده براش میفرستند.
(ماشینهای انگلیسی فرمانش
سمت راست است)
بهش میگن: ماشینت چطوریه ، خوبه؟
ترکه میگه: آره بابا خیلی ردیفه
میرم تو خیابانها ملت همه کف میکنند
فقط یه مشکل داره
و اون هم اینکه هر دفعه میخوام تف کنم
نمیدونم چرا میافته تو صورت خانومم.
223
از ترکه میپرسن:
از چه فصلی خوشت میاد
میگه: از فصل جفت گیری
مریض:آقای دکتر من گلوم
هم تنگه هم خیسه هم داغ
دکتر: درد وبلای گلوت بخوره تو کس منشی من
که هم گشاده هم خشکه هم یخ
+ نوشته شده در شنبه سی ام مرداد 1389ساعت 14:22 توسط هالو | آرشیو نظرات
رفتار با زنان در سننین مختلف
10ساله میبریش رو تخت تا براش قصه بگی
20ساله براش داستان میگی تا ببری رو تخت
30ساله داستان نداره خودش میاد رو تخت
40ساله برات داستان میگه تا تو را ببر رو تخت
50ساله یه داستان جور میکنه
تا از رو تخت فرار کنی
208
دختره از مادر جندش میپرسه : عشق چیه
مادره میگه : چرتو پرته میخوان بکننت پول ندن
209
خانومه زنگ میزنه 110 میگه الو کمک
یه مرده اومده خونمون داره به من تجاوز میکنه
میشه برای دستگیریش اه...اوه...جون...فردا بیاین
210
ترکه میره امام زاده میبینه یه دختره میگه خدایا
یه شوهر خوب به من بده
ترکه خودشو میندازه بغل دختره میگه
خدایا هول نده خودم میرم
211
نوار مغز نرمال: _|/_|/_|/_|/_|/_|/_
نوار مغز اصفهانی: _$_$_$_$_$_$
_ نوار مغز قزوینی: _(|)_(|)_(|)_(|)_(|)_(|)_
نوار مغز ترک: _?_!_?_!_?_!_?_!_?_!_?_!_
نوار مغز لر: ________________!
212
نیازمندیها: به یه دختر رشتی
با هیکل مشتی ،
سینه مَشکی،
شورت یشمی
، کس پشمی ،
جهت تعمیر کیر نشتی نیازمندیم
213
ترکه آشغال رفته بوده توی چشمش ،
بعد وایساده بوده جلوی آیینه
هی فوت میکرده ،
دوستش میاد بهش میگه
بابا همین کارها رو میکنید
بهمون میگم ترک ها خرن دیگه
آخه آی کیو ، اونی که توی آیینست باید فوت کنه
214
ترکه میره پیش رفیقش میگه:
بابا تو چی کار میکنی اینقدر
وضعه کاسبیت خوبه
ما خیلی کاسبیمون کساده،
سرجدت به ما هم یکم یاد بده.
رفیقش میگه: بیا دو دقیقه بشین
اینجا بین من چیکار میکنم.
ترکه میشینه تو دکون یارو
، یه مشتری میاد میگه: آقا تخم چمن دارین
یارو میگه: بله که داریم، بفرمایید
این تخم چمن اینم به ماشین چمن زنی!
یارو میگه: این برای چیه
میگه: خوب عزیزم تو وقتی چمن کاشتی
یه ماه دیگه چمنات بلند میشن،
اون وقت باید کوتاهشون کنی،
حالا تا اون وقت هم معلوم نیست
من چمن زن داشته باشم،
تازه ممکنه گرون شه
خلاصه یک ربع روضه می‌خونه،
مخ یارو رو میزنه.
یارو هم میگه باشه،
چمن‌زن رو هم میبرم.
ترکه اینو میبینه خیلی حال میکنه
میگه: بابا ایول، کارت خیلی درسته
منم دیگه یاد گرفتم
میره مغازه خودش
، یه یارو میاد میگه: آقا نوار بهداشتی دارین
ترکه میگه: بله که داریم
، بفرمایین این نوار بهداشتی،
اینم یه چمن زن
یارو میگه: بابا این دیگه برای چیه
ترکه میگه: بابا جان
تو که شب جمعت ریده شده
بیا حداقل چمنای خونت رو بزن
215
ترکه میگیره پنجاه-شصت نفر رو میکنه!
میبرنش کلانتری، افسره ازش میپرسه:
مرتیکه! این چه گهی بود خوردی
ترکه میگه: جناب سروان، وظیفه شرعیم بود
افسره شاکی میشه،
میگیره ترکه رو تا میخوره میزنه،
بعد میگه: مردک مادر به خطا
کجای شرع گفته ملت بدبخت رو بگایی
ترکه میزنه زیر گریه،
میگه: جناب سروان،
به خدا خودم تو رساله خوندم
که واسه هر یک روز که روزه نگیری
باید 60 نفر رو سیــــــر بکنی
216
ترکه جنده بلند کرده بوده
داشته تو ماشین میبرده،
نیرو انتظامی جلو شو میگیره
سربازه به زنه میگه: خواهر پیاده شو .
ترکه برمیگرده میگه: خواهرته
بدبخت جـــنـــده ست
اشتراک در:
پست‌ها (Atom)